ایل بختیاری یکی از ایلات کهن و اصیل ایران زمین است که به اقتضای روحیات سلحشوری و جنگاوری و آرمانخواهیاش، از دیرباز با شاهنامه واساساً مقوله حماسه، انس و الفتی ازلی داشته است. در واقع در هر سیاه چادری شما به نوعی شاهنامه را پیدا میکنید.
این سنت گویا در ایل ما رسم بوده که مادران در خورجین جهیز دختران، شاهنامه را نیز به ودیعت میگذاشتهاند. این رسم فرهنگ ماست و امیدواریم این سنت که بار دیگر در جهیز دختران ما برای تداوم فرهنگ ادامه پیدا کند.
شاهنامهخوانی، اگرچه در حوزه فرارود است و فرارود به لحاظ جغرافیایی در خراسان بزرگ و ماوراءالنهر، اما شگفتا که این حماسه در ایل بختیاری و در فرهنگ زاگرس، خصوصاً زاگرس میانی، منزلت و اهمیت بسیاری دارد و همواره صدای شاهنامهخوانان که مبتنی بر غرور و حماسه و بالندگی است از سیاه چادرها برمیآید.
شاهنامهخوانی در ایل بختیاری تاریخی دیرینه دارد. کسی نمیداند از چه زمانی آغاز شده، ولی شاهنامه و شاهنامهخوانی همواره جزیی از فرهنگ بختیاری بوده است.
هرگاه که ایل در هنگام کوچ در وارگهای بارمیانداخت و به استراحت میپرداخت، هرگاه که پس از کار سخت روزانه از دامها و کشت و زرع رهایی مییافتند، در زیر سیاه چادرها، زن و مرد دور هم جمع میشدند، چای مینوشیدند و با جان و دل گوش به صدای خوش شاهنامهخوان و روایتهای حماسی، رزمی و داستانهای مهر و مهرورزی قهرمانان شاهنامه میسپردند.
نسل به نسل این سنت منتقل میشد. آن بخش از بختیاریهایی که به شهرنشینی روی آوردند، به مرور این سنت را به فراموشی سپردند و تنها گاهبهگاه به یاد روایتهای پدر و مادر و یا پدربزرگ و مادربزرگ میافتادند و به یاد آن خاطرات سر تکان میدادند و حسرت آن سنت خوب گذشته را میخوردند. اما در ایل و در روستاها، بختیاریها همچنان پایبند به این آیین مانده و پاسدار آن بودهاند. در محافل خانوادگی و دوستانه هنوز دور هم جمع میشوند و به داستانهای شاهنامه گوش میدهند.
در چند سال اخیر، توجه بختیاریهای شهرنشین باز هم به این سنت و آیین کهن جلب شده است و در مراسم نوروزی که به دور هم جمع میشدند، به یاد اجدادشان، به خواندن اشعار شاهنامه میپرداختند. کمکم این آیین چنان دوباره جای خود را بین مردم و بهخصوص نسل جوان باز کرد که دیگر نمیشد فقط در محافل خانوادگی آن را برگزار کرد و در چند ساله اخیر این مراسم بهصورت عمومی در شهرهای مختلف خوزستان از جمله مسجدسلیمان و ایذه بین طوایف مختلف بختیاری بهصورت باشکوهی برگزار میشود.
در یکی از روستاهای مسجدسلیمان در منطقه «گلگیر»، بنام «سی میلی» همه ساله جمعیت زیادی از بختیاریها از طوایف، شهرستانها و استانهای مختلف گرد هم میآیند و مراسم شاهنامهخوانی را به سبکی تازه برگزار میکنند و بدین ترتیب این آیین کهن را گرامی میدارند.
به دو مورد تاریخی هم اشاره کنم. در هنگام فتح قندهار توسط سپاهیان بختیاری در زمان افشاریه، هنگامیکه نادر در خواب بود، بختیاریها صبحگاهان حمله کردند و با شاهنامه و هلهله و گاله قلعه قندهار را فتح کردند و نیز در خاطرات مشروطه و یادداشتهای تاریخی آمده، هنگامیکه اصفهان را فتح میکنند و به سمت تهران میآیند، اینها شاهنامه میخواندهاند. شاهنامه همواره بالندگی و غرور و عزت و افتخار را در بختیاری و گمان میکنم در هر ایرانی بیدار میکند.
اساسا باید گفت زمینه حماسهها به شکلی نیست که تاریخ دقیقی برایش تعین شود. سنتها اصولا پیرو نیازها، روحیات و خلقیات یک جامعه و آحاد یک ملت بهوجود میآیند. اگرچه شاهنامه در قرن سه و چهار توسط حکیم فرزانه طوس، فردوسی تدوین، گردآوری و در واقع بازآفرینی شده، این به منزله آن نیست که ایرانیها فقط از هزار سال پیش فرهنگ حماسی و شاهنامه داشتهاند، بلکه خود فردوسی نیز اشاره دارد که: «به گفتاردهگان کنون داستان، به پیوندم ازگفتهی باستان.» بنابراین بهنظر میآید که فرهنگ اعصار کهن پهلوانی که بعضی مورخین هم اشاره میکنند که گویا فرهنگ دوره اشکانی است، در شاهنامه متجلی شده است.
گــردآفـریــد نخستین نقال زن ایرانی
فاطمه حبیبی زاد با شهرت گردآفرید
متولد 7 بهمن 1355 - اهواز
تحصیلات : کارشناس میراث فرهنگی
نخستین بانویی که در تاریخ نقالی پهلوانی ایران به نقل حماسه های شاهنامه ، داستان های ملی و فولکلور ، پرده خوانی و منقبت خوانی بطور رسمی و به دعوت نهاد های فرهنگی ، دانشگاهی و مردمی در محافل رسمی و عمومی و فضا های باز در سر تا سر ایران و خارج از کشور به اجرا ی برنامه پرداخته است .
وی گذشته از پژوهش های کتابخانه ای و آرشیوی در زمینه ی پژوهش های میدانی ، مطالعات و سفر های بسیاری داشته است .
- سال ها حضور در قهوه خانه ها ، خانقاه ها و زور خانه ها و شاگردی در محضر مرشدان ، دراویش ، نقالان و سخنوران جهت یاد گیری شاهنامه خوانی ، نقل پهلوانی ، حماسه خوانی قصه گویی موسیقایی ، منقبت خوانی ، پرده خوانی ، سخنوری ، سردم خوانی ، پرسه خوانی ، حکایت گویی و ... به شیوه ی سنتی و سینه به سینه ، او را به اعتباری رساند که استاد مسلمش مرشد ولی الله ترابی در مراسم اختتامیه جشنواره نمایش های آیینی – سنتی سال 1380 در سالن اصلی تئاتر شهر در پی یک مراسم آیینی عصای خود را به گرد آفرید به عنوان شاگرد خلف خود اعطا کرد (این در حالی بود که پیش از مراسم برخی به او اعتراض کردند که باید عصایت را به یک پسر بدهی و او هیچ اعتراضی را نپذیرفته بود ) . ورود به حلقه ی مرشدان ، دراویش و پیران این عرصه که بی تردید قرن ها ، عرصه ای مردانه بود باعث شد تا فاطمه حبیبی زاد از سوی مرشدان و استادانش لقب گرد آفرید نخستین بانوی نقال ایران را بگیرد که معتقد بودند بی تردید گرد آفریدانه پا به میدان شاهنامه و نقل پهلوانی گذارده است . او همچنان تا به امروز شاگرد این مکتب است و همواره در مکتب این دراویش و مرشدان شاگردی می کند و بشدت مورد تایید و احترام آنان است .
از دیگر فعالیت های وی در این زمینه
- جمع آوری طومار های کهن نقالی
- آشنایی با استادان شاهنامه شناس
- سفر به شهر های دور و نزدیک برای گرد آوری و ثبت و ضبط و مصاحبه
- پژوهش در زمینه ی سبک های مختلف نقل پهلوانی و داستانگزاری و ...
- تشکیل کار گاه های آموزشی در مدارس ، موسسات مختلف آموزش بازیگری و موسیقی ، دانشگاه هنر های زیبا و تدریس نقالی و شاهنامه خوانی به کودکان ، نوجوانان و جوانان
- سال ها برنامه سازی در حوزه ی شاهنامه ، نقالی ، آیین های ملی و فولکلور برای شبکه های مختلف داخلی و بین المللی ، همچنین جشنواره ها ، فستیوال ها و سمینار های فرهنگی گوناگون
- اجرای برنامه در فستیوال ها و دانشگاه های خارج از کشور
- تالیف مقدمات متعدد پژوهشی در زمینه ی شاهنامه ، نقالی پهلوانی ، آیین های داستانگزاری ، نمایش های ملی ، ایرانشناسی ، میراث فرهنگی ، فرهنگ عامه ، طبیعت و مردم و...
- انتشار کتاب آفرین آفرینش به سفارش دفتر برنامه ی کمک های کوچک زیست محیطی سازمان ملل (UNDP)
- و...
شاهنامه خوانی با صدای خانم گردآفرید :
http://www.yasiupload.com/uploads/1389/10/12953361081.mp3
http://up.iranblog.com/images/tyairsyubg3kr6fwp7u9.jpg
http://up.iranblog.com/images/i5vrspg7b1xmkaw37j3f.jpg
دانلود مراسم شاهنامه خوانی ــ مسجدسلیمان ـ سی میلی
http://www.yasiupload.com/uploads/1389/10/12953372111.3gp
نظرات شما عزیزان: